سادگی

همراه شو عزیز تنها ممان به درد کین درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمی شود

سادگی

همراه شو عزیز تنها ممان به درد کین درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمی شود

آنسوی کرانه ها

آنسوی کرانه ها دستی ست

 

که بیقراری تو را به دلواپسیهای من پیوند می زند

 

وابرهای آسمان چشم من

برای شستشوی غبار اندوه تو

هیشه آبستن سیلابند

خستگیت را

باشانه های من قسمت کن

ونیازت را

تنها به ارتعاش صدای من بسپار

همچنان صحرا

که جز در برابر باران

به لب تشنگی اعتراف نمی کند

دستهایت را با تنهایی من

وحضورت رابا دلتنگیهایم قسمت کن

تا رود خروشان عشق

که از رشته کوه اعتماد سرچشمه گرفته

سرانجام به دریای خوشبختی بریزد
نظرات 1 + ارسال نظر
سمیه دوشنبه 5 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 07:38 ق.ظ http://babaaaaa.blogsky.com

سلام بهرام خان
واقعا زیبا بود
منتظر بعدیاش می مونم
تو هم به من سر بزن
منتظرم...
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد