مصاحبه اختصاصی با حسنی
آیت الله حسنی امام جمعه ارومیه گفت: « من می گویم جلوی این قرتی ها و مانتوهای بالای زانو را بگیرید... چطور شما این افرادی را که مثل سگهای ولگرد جامعه را به شهوت می کشاند نمی بینید، در حالی که من پیرمرد هفتاد و شش ساله آنها را می بینم.» در همین راستا مصاحبه ای با ایشان انجام شده است که برای عبرت حضار درج می شود:
ما: لطفا بفرمائید مسوولان نظام چگونه می توانند جلوی مانتوهای بالای زانو را بگیرند؟
ایشان: اولا من چند تا از اون ها را دیدم که قد اون زن دراز بود، اگر قدش مثل رئیس جمهور مملکت کوتاه بود، مانتوی اون هم بالای زانو نمی آمد که من را تحریک کند، هفتاد و شش سال، چه برسه به اون جوان قرتی. دوما اگر این زن را نصیحت کند که روی مانتو چادر بپوشه و جلوی چادر را سنجاق قفلی بزند، از داخل که معلوم نشه، دیگر مانتوی کوتاه هم دیده نمی شه، پس خودش مانتوی بلند زیر چادر مشکی می پوشه و تحریک نمی کند.
ما: استاندار تهران اخیرا فرمودند که جلوی خودتان را بگیرید تا تحریک نشوید، شما چه پیامی برای ایشان دارید؟
ایشان: اولا من باید با بیل بزنم توی سر اون احمق که استاندار شد و نفهمید که تحریک دست آدم خودش نیست، تحریک یک چیز مردانه است که وقتی یک چیز زنانه جلوی اون باشه، آدم می شه. حالا اون برای من دوم خرداد شده؟ برو بگو می زنم دهنت که برای من دوم خرداد می شی و می خوای جوان مردم را تحریک کنی. دوم خرداد مرد. اگر یک نفر مرد نیست که به اون تحریک بشه بره سی ان ان خودش را آزمایش کنه، این هم از نظر علمی.
ما: آیا منظورتان دی ان آ است که باید آزمایش بشود؟
ایشان: حالا من نخواستم پرده پاره کنم که زن و مرد خجالت بکشند، چون شرم و حیا در اسلام خیلی مهم بود، مگر اینکه آدم دیندار نباشه که اون وقت می گم ای حیوان! خاک برسرت که شخصیت خودت را به اسرائیل و آمریکا و پنج به اضافه یک فروختی.
ما: منظورتان از پنج باضافه یک چیست؟
ایشان: منظور من همون بسته پیشنهادی بود که در آن شکلات و آب نبات فرستادند که رئیس جمهور ما تحت الشعار قرار بگیرد و دست از استفاده صلح آمیز از بمب اتمی برداره، بدبخت! ای خانم رایس! ای برنج، چون انگلیسی هم بلدم. ای بیچاره! تو فکر می کنی شکلات و آب نبات مردم ما را فریب می ده؟ رئیس جمهور ما خرما می خوره، نه مثل صادق خرازی که آب نبات را از فرانسه و پنج باضافه یک گرفت و مروارید های موزه ایران را که پشتوانه اسکناس هست داد به اون برای هسته ای. خاک بر سرت خرازی، شکلات می خوری؟ و من می گم اون بسته پیشنهادی را بزنه توی سرش، ما خرما می خوریم و زیر بار ننگ نمی رویم.
ما: شما فرمودید که « چطور این افرادی را که مثل سگهای ولگرد جامعه را به شهوت می کشاند نمی بینید...» می خواستم سووال کنم سگ های ولگرد چطور جامعه را به شهوت می کشانند؟
ایشان: از طریق همون سی ان ان که علمی آن را به شما گفتم. در دهات هم از قدیم خیلی آدم های بی ایمان وقتی سگ های ولگرد را می دیدند سی ان ان اون ها تحریک می شد، تازه اون سگ ها مانتوی کوتاه هم نپوشیده بودند و من می گم این ها از سگ های ولگرد هم کمتر هستند، چون سگ های ولگرد را اگر شهرداری از بین ببرد، دیگر کسی تحریک نمی شود. ولی اینها از اون هم بدتر.
ما: شما فرمودید که « چطور شما این مانتوهای بالای زانو را نمی بینید و من می بینم؟» شما این مانتوهای بالای زانو را در کجا دیدید؟ و چه اتفاقی افتاد؟
ایشان: اولا که من مانتوهای بالای زانو را وقتی وارد خیابان شدم دیدم که خیلی ناراحت کننده بود، بخصوص بعد از حمله اسرائیل من خیلی ناراحت شدم. و من هفتاد و شش ساله تحریک شدم، چه برسه به اون، اگر نمی بینی پس خیلی حیوان و بی شخصیت هستی و اگر می بینی چرا به اون برخورد نمی کنی که خدا هم از تو راضی باشه.
ما: شما حرف از لبنان زدید، لطفا بفرمائید که به نظر شما علت حمله اسرائیل به لبنان چه بود؟
ایشان: علتش را فقط خدا می داند و بس و هر کس حرف زیادی بزنه، یعنی توحید را قبول نداره، اما استراتژیک اسرائیل این بود که حزب الله را بزنه که ایران را وارد جنگ بکنه که بهانه دست اون بیفته، من می گم ما باید حمله کنیم نه مثل زنهای ضعیف، مثل یک مرد باید قبل از اینکه اون حمله کنه ما حمله کنیم و با اسرائیل بجنگیم.
ما: با این کار آیا بهانه به دست آمریکا نمی دهیم که به ایران حمله کند؟
ایشان: ما وقتی به اسرائیل حمله می کنیم نباید کاری کنیم که آمریکا بفهمه، چون پنج باضافه یک وارد جنگ می شه و این استراتژیک نیست. و من دیگر حرفی نمی زنم چون خسته شدم.
سلام
ببین.بخون بازم بخون و...
واقعا وبلاگت ساده ولی خواندنی بود