اگر ماه بودم؛ به هر جا که بودم سراغ تو را از خدا می گرفتم و اگر سنگ بودم به هر جا بودم ؛ سر رهگذار تو جا می گرفتم . اگر ماه بودی به صد ناز شاید ؛ شبی بر لب بام من می نشستی و اگر سنگ بودی به هر جا که بودی مرا می شکستی؛مرا می شکستی
ترکه با دوست دخترش تو ماشین بودن میبینه جلوتر ایست بازرسیه! قبل از ایست بازرسی به دوست دخترش می گه:تو از ماشین پیاده شو بعد از ایست بازرسی بگو مستقیم تجریش که من دوباره سوارت کنم.. بعد از ایست بازرسی دختره یادش میره بگه تجریش میگه: ونک. ترکه میگه شرمنده مسیرم نمیخوره