سلام برادر سحرخیزم!شعرت رو خیلی خیلی دوست دارم... خیلی وقت بود زمزمهاش نکرده بودم...ممنون.
راستی... هم توی توضیح وبلاگتتون٬ هم تو پست امروزتون٬ یه « نـ» جا افتاده... : « تنها نمان به درد...»
سلاممتنه زیبایی بود......دشوار زندگی هرگز برای ما بی سعی مشترک آسان نمی شود...واقعا درسته...
دوست عزیز ممان نوشته شده که احتمالا نمان هم می گویند
سلام برادر سحرخیزم!
شعرت رو خیلی خیلی دوست دارم... خیلی وقت بود زمزمهاش نکرده بودم...
ممنون.
راستی... هم توی توضیح وبلاگتتون٬ هم تو پست امروزتون٬ یه « نـ» جا افتاده... : « تنها نمان به درد...»
سلام
متنه زیبایی بود...
...دشوار زندگی هرگز برای ما بی سعی مشترک آسان نمی شود...واقعا درسته...
دوست عزیز ممان نوشته شده که احتمالا نمان هم می گویند